جمشید - آیدین سلسبیلی

.جمشید - آیدین سلسبیلی

.

.

مهرگان در شاهنامه

به روز خجسته سرِ مهر ماه / به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه 
زمانه بی اندوه گشت از بدی / گرفتند هر کس ره بخردی 
دل از داوری‌ها بپرداختند / به آیین یکی جشن نو ساختند
 نشستند فرزانگان شادکام / گرفتند هر یک ز یاقوت جام 
میِ روشن و چهره ی شاه نو /جهان نو ز داد از سرِ ماه نو 
بفرمود تا آتش افروختند / همه عنبر و زعفران سوختند
 پرستیدن مهرگان دین اوست / تن‌آسانی و خوردن آیین اوست
 اگر یادگارست ازو ماه و مهر / بکوش و به رنج ایچ منمای چه


نثارت آوردیم مهرگانی
روان چون آب چشمهء زندگانى
بدین جشنت نیاورد ایچ کهتر
نثارى از نثار بنده مهتر
فخرالدین اسعد گرگانی
«مهر و مهرگان خوش»
 

خواب رستم

پهلوان بیدار شو از خواب