«سغدیان پیش از آن که فردوسی به سرایش شاهنامه پرداخته باشد، با داستانهای حماسی ایران آشنا، و چهرههای شاهنامه در میان سغدیان شناخته شده بودهاند.» تحلیل دیوارنگاههای سغدیان از داستانهای شاهنامه، ۵ قرن پیش از آنکه شاهنامهای وجود داشته باشد، محور سخنرانی فرح زاهدی در چهارمین همایش بزرگداشت شاهنامه بود./
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، چهارمین دوره همایش بزرگداشت فردوسی پنجشنبه (۵ خرداد) ساعت ۱۶ عصر به یاری شماری از انجمنها و سازمانها در مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ نیاوران برگزار شد و تا ۸ شب با رونمایی از شاهنامهای ارزشمند به یادگار مانده از روزگار صفوی به پایان رسید.
دکتر فرح زاهدی مدرس فرهنگ و زبانهای باستانی در این همایش با موضوع «کتیبههای یافت شده در پنجکند و نگارههای رستم» سخن گفت.
وی گفت: نام سُغد در کتیبه فارسی باستان داریوش بزرگ آمده است و تصویری از سغدیانی که پیشکشهایی برای داریوش میآورند، در آپادانا دیده میشود. سرزمین سغد در حوزه زرافشان است که امروزه شامل سمرقند و بخارا در دو کشور تاجیکستان و ازبکستان است.
وی افزود: در کتابهای تاریخی همواره سغد تابع پادشاهان ایران باستان بوده است؛ اما باید به یاد داشت که دوره تاریخی سغد از ایران جداست. این سرزمین در سدههای ۶ تا ۸ میلادی تابع چند قدرت بود که عبارتند از هپتالیان، سلسله تانگ چین، خلفای عرب و همتایان آسیای میانهای آنها. پس از شماری قیامهای ناموفق در سغد، حکومت آنها در دستگاه خلفا حل شد. با وجود این تا سال ۷۵۰ میلادی، دولت شهرهای سغدی در دره زرافشان، استقلال فرهنگی خود را حفظ کردند.
وی افزود: اگر سرزمین سغد باستان را بخواهیم تقسیمبندی کنیم، سه منطقه را باید نام بُرد، نخست منطقه سمرقند یا شهر افراسیاب، که شهر پنجکند در آن قرار دارد، دوم منطقه بوروخشه و سوم منطقه شهرستان در نزدیکی بخارا. در بازماندههای شهر پنجکند، امکان مقایسه و چگونگی زیستن مردم و چگونگی تجلی هنر و ادبیات آنها را میتوان دید. در بسیاری از خانههای شخصی پنجکند، مهمانخانههایی تزیین شده و دیوارنگارههایی دیده میشود که دارای طرحهای پیچیدهای است. اشرافزادگان سغدی و دیگر شهرنشینان، بدین گونه تمایل خود را برای نشان دادن تصاویر دیواری به مهمانان نشان دادهاند.
جهانیان، بیش از ایرانیان، شاهنامه را میشناسند
زاهدی یادآور شد: تلاشهای باستانشناسان در پنجکند ما را به این نکته میرساند که این شهر با حفظ اصالت فرهنگ سغدی خود، دارای مناطقی است که بخشهای مختلفی دارد. در هر کوی، خانههایی در کنار هم ساخته شده است. بین هر دیوار با دیوار خانه بعد فاصلهای است. در بعضی از محلهها، خانه کوچک و در بعضی دیگر بزرگاند اما خانهها، چه کوچک و چه بزرگ، دارای نقاشهایی در تالارها و اتاقهاست.
تالار پذیرایی خانههای شهر پنجکند، سه تا چهار ستونی بوده است و دیوارنگارههای بسیار زیبایی داشته است. رسم چنین بوده که در سراسر دیوار تالار، تصویرهای بزرگی کشیده میشد. در یکی از این تصویرها، ایزد بانویی دیده میشود که دارای چهار دست است و بر روی نیمکتی نشسته است. در حاشیه این تصویر بزرگ، تصاویر کوچکی نیز نقاشی شده است.
وی افزود: قریب به هشتاد خانه مربوط به اوایل سده هشتم میلادی پیدا شده است. این قرن با سال سرایش شاهنامه فاصله بسیار دارد. رخدادهایی که در دیوارنگارهها کشیده میشده، سه دسته بوده است: نقاشیهایی که در ستایش ایزدان و خدایان سغدی است؛ نقاشیهایی که مربوط به حماسههای پهلوانی است؛ تصویرها و نقاشیهایی که مربوط به حوادث معمولی زندگی سغدیان بوده است. آنها داستانها و حکایتهایی را که بهطور روزمره برای هم نقل میکردند، بر روی دیوار به تصویر میکشیدند. این نقاشیها، آرمانها و آرزوهای سغدیان را نشان میداد.
تصویر رستم دستان بر خانههای اهالی سغد
وی افزود: یکی از اتاقهای پیدا شده در سغد، «اتاق رستم» نام دارد. این اتاق در سال ۱۹۵۶ و ۵۷ کشف شده و موضوع اصلی نقاشی آن، مبارزه رستم با دیوان است. در کنار آن، تصویرهایی از ادبیات هندی دیده میشود. در تصویری دیگر رستم و اولاد (در خوان پنجم) با هم میجنگند. این نقاشی متعلق به قرن ۷ یا ۸ است. به عبارت دیگر، ۴ یا ۵ سده پیش از شاهنامه کشیده شده است.
این مدرس فرهنگ و زبانهای باستانی در ادامه سخنانش گفت: رستم این نقشها، بسیار رئالیستی است. او در حالی کشیده شده که سوار بر اسب خود رخش است. در پشت سر رستم، دختری دیده میشود که گیسوهای بافتهای دارد و احتمالا به شکل نماد فروهر است. پرندهای هم نقاشی کردهاند که گمان میرود سیمرغ باشد.
وی افزود: در تصویری دیگر، رستم با دیو سپید (در خان هشتم شاهنامه) میجنگد. دیو سپید به پاهای رخش چسبیده؛ اما رخش خونسرد است. در یکی دیگر از تصویرها، دختر رستم، بانو گشسب، دیده میشود که سوار بر اسب به سویی حرکت میکند. زمینه نقاشی قرمز رنگ است.
زاهدی در پایان سخنانش گفت: این تصویرها و نقاشیها نشان میدهد که سغدیان پیش از آن که فردوسی به سرایش شاهنامه پرداخته باشد با داستانهای حماسی ایران آشنا بودهاند و چهرههای شاهنامه در میان سغدیان شناخته شده بودهاند. از سویی دیگر بزرگان سغدی با این کار خود، میهمانان را سرگرم میکردند و در ضمن حماسه ملی سرزمین خود را هم پاس میداشتند.
7 خرداد 1390 - ایبنا